– کارهای سخت و پرمشقت است که شهرت و افتخار را در پی دارد. این کار حاصل تمرین سحرخیزی، مسافرتهای هفتگی به بیرون از محل اقامت، کنترل کردن و کنترل مجدد، آزمون و خطا، و تلاشهای بیپایان برای پیشرفتهای بسیاربسیار اندک، است.
– اگر میخواهید رییس بشوید باید در هنر و توانایی تامل کردن، دیدن و شنیدن، استاد شوید. شنوندههای فعال بودن بسیار سخت است. باید خودتان را آموزش بدهید که همیشه «بهترین شنونده» باشید. شما باید ناگفتهها را بشنوید. شما باید به حرفی که چشمها، دستها و چهرههای درهم رفته میگویند، گوش فرا دهید.
– رییس های خوب وحشت نمیکنند و سراسیمه هم نمیشوند. آنان عصبانیت خودشان را بروز نمیدهند. آنها خودشان را کنترل میکنند و از این رو میتوانند موقعیت را کنترل کنند
– افراد خلاق میدانند که تنها دارای یک مغز هستند، مهم نیست که این مغز تا چه اندازه خلاق، بارور یا مساعد است. از این رو آنان احتمال گرفتن ایدهها از طریق گوش دادن به ایدههای دیگران را در نظر میگیرند
– بودجهی محدود، به افزایش خلاقیت میانجامد و ابتکار و آفرینندگی را به دنبال دارد. بودجه محدود را بهعنوان یک چالش در نظر بگیرید
– کار خودتان را در چارچوب زمانی و بودجه تعیینشده انجام دهید. مدیران ارشد، افرادی را ارتقا میدهند که آنچه را از آنان انتظار میرفته است، تحویل دهند
– افراد بسیار موفق، اشتباهات خود را بهصورت خاطرات مینویسند
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.