داستانی است درباره رؤیاهای دو کارگر فصلی و مهاجر که در رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ کالیفرنیا در مزرعهیی به کار گمارده میشوند. در این مزرعه مناسبات بین کارگران، مبتنی بر نوعی همدلی است و در رابطهی کارگر و کارفرما آنچه بهطریق برجستهیی بهچشم میآید، ناخرسندی همین کارگران فصلی از مالکان مزارع است.
2 شخصیت اصلی داستان، لنی و جورج، دو کارگر ساده هستند که تنها تفاوتشان با دیگر کارگران این است که یکدیگر را بهراستی دوست میدارند؛ دوستی که در جهان فقرزدهیی که هر کس در این اندیشه است گلیم خود را از آب بیرون کشد، بهنظر شگفتانگیز مینماید. جورج، مردی کوچکاندام و چابک و در مقابل، لنی که همه حوادث داستان بر محور رفتار او در گردش است، مردی دستوپا چلفتی، تنومند و از نظر ذهنی عقبافتاده است. مهربانی بیش از حد لنی از یک سوی و حماقت و بیاحتیاطیهای او از دیگر سوی باعث میشود خواننده نسبت به او احساس ترحم کند.
رؤیایی که همچون زنجیر همه کارگران را بههم پیوند میدهد، داشتن قطعه زمینی است که بهخودشان تعلق داشته باشد. این همان رؤیای کارگران استثمار شده میباشد .موش در این رمان معنای نمادین دارد. نماد کارگران زحمتکشی که مانند موش در چنگال کارفرمایان اسیر هستند و از زندگی نکبتبار خود ناراضی هستند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.