نویسنده در این رمان هم به مرگ میپردازد و هم به زندگی.
ماجرا اینگونه است که حوالی سال ۱۹۶۹، یک زن روانی در آپارتمانی در منطقه دلگیر لوواریست سایدنیویورک زندگی میکرد که مدعی بود میتواند زمان مرگ آدمها را پیشبینی کند!
این ادعا آنقدر هیجانانگیز بود تا چهار فرزند خانواده گُلد، خود را به آپارتمان او برسانند و با ترس و لرز درباره آینده خود بپرسند. از آن روز به بعد، زندگی هر چهار نوجوان رنگ دیگری به خود میگیرد.
همین انتخاب مهم پیوسته مخاطب را در طول رمان به این فکر فرو میبرد که اگر من جای هر کدام از این شخصیتها بودم و اگر روزی باخبر میشدم که تا کی زنده هستم، چطور زندگی میکردم؟ چقدر مسیر زندگیام را عوض میکردم؟
این اثر پرفروشترین رمان سال ۲۰۱۸ نیویورکتایمز بوده، یک رمان با داستان خانوادگی است که تنها درباره مردن نیست؛ بلکه درباره چگونه زیستن است.
در بخشی از این رمان آمده است: «لوک از او سوال کرد: از زندگیت چی میخوای؟ و اگر واریا میخواست صادقانه جواب دهد میگفت میخوام برگردم از اول شروع کنم. به خود سیزدهسالهاش میگفت به دیدن آن زن نرود. به خود بیستسالهاش میگفت سیمون را پیدا کند و ببخشد. به خودش میگفت از کلارا مراقبت کند، دنبال رابطههای درست بگردد، قبل از این که پرستار، بچه را از آغوشش بیرون بکشد، میگفت دست نگه دارد. به خودش میگفت تو میمیری، تو میمیری، همه میمیرند. به خودش میگفت به بوی موهای کلارا توجه کن. خودت را به آغوش دنیل بسپار که خم میشود تا بغلت کند… به خودش میگفت چیزی که از ته دل میخواهد این نیست که تا ابد زنده بماند، این است که دیگر نگران چیزی نباشد.»
کلوئه بنجامین، نویسنده جوان آمریکایی این اثر، تاکنون دو کتاب نوشته اما در همین دو اثر نیز موفقیت چشمگیری به دست آورده. همین رمان «اگر میدانستی تا کی زنده هستی، چطور زندگی میکردی؟» تحسین منتقدان زیادی را به همراه داشته است. رادیو نشنال پابلیک، واشنگتن پست، اینترتینمنت ویکلی این کتاب او را از بهترین کتابهای سال ۲۰۱۸ معرفی کردهاند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.