میخائیل سرگی به عنوان آخرین رهبر شوروی شخصیتی چندگانه در اقلیم این کشور و حتی کشورهای مستقل شده از آن پس از واقعه فروپاشی است. از سویی برخی شجاعت او در روبرو شدن با حقایق موجود در بستر این سیستم را میستایند و از سویی دیگر برخی او را به عنوان سیاستمداری که کشور را به یک پیتزا فروخته است یاد میکنند که این آخری اشارهای به حضور وی در تبلیغات حضور یک برند مشهور مواد غذایی در روسیه دارد.
نویسنده به اعتبار همین شخصیت همواره چهرهای چند لایه و قابل تامل و اظهارنظرهای وی نیز محل توجه بسیاری بوده است. این کتاب نیز به همین اعتبار و به خاطر گردهم آوردن مجموعهای از یادداشتها و اظهارنظرهای وی درباره وقایع سیاسی و اجتماعی روز جهان و پیرامونش قابل توجه است.
همت زاده مترجم کتاب در مقدمه خود بر این کتاب در این زمینه نوشته اگر بخواهیم به قضاوت عملکردِ گورباچف بنشینیم باید عوامل و حقایق زیادی را مد نظر قرار دهیم و در غیر این صورت به بیراهه رفته ایم. وقتی گورباچف دست به پروستوریکا زد، کشور در مسیری افتاده بود که دیگر امکان بازگشت به عقب یا توقفِ این روند وجود نداشت و هرچه پیش می رفت، مشکلات و کمبودهای کشور بیشتر نمودار می شد؛ کار به جایی رسید که دیگر گورباچف نه سردمدار این روند که خود جزیی از آن شوده بود.
این اثر در بخش های خود در بر گیرنده یادداشت هایی کوتاه است که هر یک از آنها به بهانه ای سیاسی و یا اجتماعی و با موضوعی خاص از سوی گورباچف نوشته شده است و باید گفت که این یادداشت ها همگی دارای زبانی ژورنالیستی، بی باک، پرسشگر و انتقادی است که در ادبیات و شخصیت حقیقی کمتر رهبر یک ابرقدرت سیاسی و نظامی در جهان میتوان سراغی از آن گرفت.
از ویژگی های دیگر این کتاب پاورقی های مکفی و روشنگرانه ای است که متن را دنبال کرده است و بسیاری از ابهامات، وقایع و شخصیتها و حتی اظهارنظرهای ارائه شده در متن را واکافی و روشن میکند و از این منظر به فهم و خوانش متن کمک شایان توجهی میکند.
«دنیای رو به دگرگونی» جدای از همه این موارد نوعی نگاه است به درون شخصیت عملگرای سیاسی یک رهبر بزرگ که بخشی از مهمترین رویدادهای سیاسی قرن گذشته با تصمیم و سرانجامی که او برای کشورش رقم زد شکل گرفته است و جالب اینکه خود وی در مقدمه کتابش آرزوی بازگشت به دوران جوانیاش و شاید رقم زدن سودایی دیگر در این مسیر را دارد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.