مناسبات ملت و دولت در تاریخ از مبحث های اساسی تاریخ ایران است که بهرغم آثاری که پیرامون قدرت سیاسی و رفتارهای حاکمان و فعالیتهای دستگاه حکومت نگاشته شده، میتوان ادعا کرد که هنوز خلاهای جدی نظری و مفهومی در این رابطه وجود دارد. یکی از این خلاها نقد دیدگاههای بیان شده پیرامون مناسبات دولت و ملت در تاریخ ایران است. از جمله نظریه استبداد ایرانی یا تضاد دولت و ملت و مباحثی چون گسست سیاسی و انفکاک عملکردی میان ملت و دولت.
مولفان کتاب اظهار دارند که : «ما در ایران هنوز در زمانهای زندگی میکنیم که قلمرو سیاست گستردهترین و مهمترین قلمرو در مقایسه با حوزههای دیگر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. در حوزه سیاست حاکمان و کارگزاران از یک طرف و مردم و نیروهای اجتماعی از طرف دیگر مطرح هستند. در مورد موضوع «مناسبات دولت و مردم» بحث سیاست و قدرت سیاسی محوریت دارد. اگر به گستره تاریخ نیز رجوع شود. غلظت حوزه سیاست و قدرت سیاسی در مناسبات دولت و مردم بالاست. تاریخ در ارتباط با مناسبات دولت و مردم میتواند رهنمونی مناسب برای شناخت عوامل تحرکآفرین یک جامعه باشد، به خصوص در جایی که در مناسبات میان مردم و دولتها مسائل و موضوعات مشترک یا متفارق زیادی روی میدهد.
این کتاب در 4 بخش نوشته شده است:
پس از پیشگفتار در بخش نظری پارمنیدسیسم؛ فهم ماهیت دولت در ایران/ حاتم قادری و در بخش متفکران سنتی و سنتگرایان نقد و بررسی مبانی نظری مناسبات دولت و مردم در سیرالملوک در حوزۀ مدیریت اجرایی/ نیره دلیر آمده است. در بخش متفکران مدرن اندیشه حکومت مردم در ایران/ داریوش رحمانیان، روابط دولت و مردم در اندیشههای شیخ ابراهیم زنجانی/ علیرضا ملایی توانی، ارزیابی انتقادی دیدگاه «تضاد دولت و ملت» در ایران/ عبدالرحمن حسنیفر را میخوانیم. همچنین در بخش متفکران دینگرای معاصر نیز درآمدی بر تبیین مناسبات حکومت و مردم در آثار علی شریعتی / سیدرضا شاکری و فرایند عملی سیاسی در عرصه دولت در جمهوری اسلامی ایران/ یحیی فوزی آمده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.