در واقع تنها چیزی که والدین می توانند به کودکان خود ارائه کنند کمی اطلاعات میباشد.
این جوری ناخن هایت را می گیری، این گرمای یک آغوش پرمهر و حقیقی است، این جوری گرهی موهایت را باز میکنی، من تو را با همه وجودم دوستدارم و در مقابل کالایی که بچهها به پدرو مادرها میدهند، با وجود غیرملموس بودن، در عین حال بسیار بزرگتر و ماندگارتر است.
چیزی مثل یک محرک برای آن که زندگی را کاملا در بر بگیری و آن را درک کنی، بچه ها والدین را مجبور میکنند تا از نقطهی امن خود خارج شوند، به دنبال جرقهای خاص بگردند، در پی یک نگاه، یک ریتم، یا روشی درست برای داستان گویی بگردند، آن ها میخواهند پدر مادرها بفهمند که داستان ها چیزی را درست نمیکنند، کسی را نجات نمیدهند اما شاید سبب شوند که دنیا در عین حال که پیچیده تر میشود قابل تحمل تر هم میشود.
زمانی نو و خلاقانه دربارهی خانوادهای که سفر زمینیشان در جادههای آمریکا، با تاریخ شکل گیری آمریکا و بحران مهاجرت در مرزهای جنوب غربی پیوند خورده است. سفری به یادماندنی که با تشبیهها و استعارههای نفسگیر،نثری آهنگین و دغدغههای عمیق انسانی روایت میشود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.