Reminders of him
درباره کتاب:
مادر جوانی برای به دست آوردن جایی در زندگی فرزندش می جنگد. اما آیا جایی برای او وجود دارد؟ کنا رووان بعد از گذراندن پنج سال در زندان به جرم ارتکاب یک اشتباه مصیبت بار ، به امید دیدن دختر چهارساله اش به همان شهر بر میگردد که در آن مرتکب این اشتباه شده است. اما از قرار معلوم ، بازسازی پل هایی که پشت سرش خراب کرده ممکن نیست. کنا هر چقدر هم سخت تلاش می کند .
تا خودش را نشان دهد، همه کسانی که با دخترش در ارتباط هستند در به رویش می بندند. لجز وارد صاحب یک کافه محلی است و تنها کسی است که در را کاملا به رویش نمی بندد. لجز یکی از معدود حلقه های رابط باقی مانده است که کنا را به دخترش ی رساند . اما اگر کسی اطلاع پیدا کند لجز آرام آرام دارد نقش مهمی در زندگی کنا پیدا می کند ، هردیشان ممکن است اعتماد همه افرادی را که برایشان اهمیت دارند را از دست بدهند. این دو با اینکه از همه سو تحت فشارند ، ماجرایی را آغاز می کنند ، اما هر چه در این ماجرا جلوتر می روند خطر بیشتری به جان می خرند . کنا می خواهد آینده ای بر اساس امید و التیام بسازد ، پس باید راهی پیدا کند تا اشتباهات گذشته اش را ببخشد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.