رقعی
کتاب بیان بدنی بازیگر
کتاب روزگاران طلایی تئاتر
کتاب تئاتر درمانی و نمایش زندگی
کتاب گفتارهایی در باب میم
اين کتاب سخنان مردي را بازگو ميکند که او را پدر ميمِ بدني ميدانند. دوکرو، در اين کتاب، ثروت و خوشبختي را به بازيگر ميم نويد نميدهد. او از دل ميگويد و عشق به کار؛ حتي وقتي اجر زحماتش را نميدهند و حقش را پايمال ميکنند، بازيگر همچنان پايدار و استوار ادامه ميدهد، زيرا ميم با جان وي عجين شده است و بايد همهي سختيها را به جان بخرد و بردبار باشد، چون هنرش را عاشقانه دوست دارد...
کتاب تراژدی یونان
کتاب دراماتورژی تئاتر و نمایش رادیویی
کتاب بازیگری جلد 2 تخیل خلاق بازیگر
کتاب کتابشناسی تئاتر
کتاب تکنیک برشت
کتاب نوای اسرارآمیز
کتاب لبخند باشکوه آقای گیل
من یه گیلم. من غرور خودمو به این مفتی مُچاله نمیکنم... یه بار غرور من شکست. میدونی کِی؟ نبودی! روزی که فرشها رو لوله کرده بودن و مجسمهها رو میآوردن پایین. وقتی سمسار اومد و با چند تا عمله میخواست کاشیها و مرمرهای بیرونی عمارتِ منو بکَنه، قوهای استخر اومده بودن زیر درخت شاهبلوط. و غریبانه من توی مه نگاه میکردم و دلم از حال رفت و نشستم.
کتاب از پشت شیشه ها
دلم میخواست یه تیکه زمین داشتیم پونصد متر. یهجای با صفایی که آدم واقعاً طبیعتو اونجا حس کنه. بعدش... دویست مترشو با سلیقة خودمون ساختمون میکردیم؛ یه ساختمونی که پر از پنجره باشه. با شیشههای رنگی که بوی درخت بده، بوی آفتاب بده. بعد بقیة زمینمونم گلکاری میکردیم، گلای مریم و اطلسی. یه جوی آبم از میون گلا رد میشد. خیلی خوبه، نه؟