داستان‌هاي چخوف همه هشداردهنده و در عين حال داراي لحني آرام و خالي از هرگونه درس اخلاق و رفتار و تعيين وظيفه است. همه‌ي داستان‌ها و نمايشنامه‌هايش با بياني ساده و روان و طبيعي نوشته شده است و درآن‌ها احساس نارضايتمندي از زندگي را چنان که هست و آرزومندي زندگي را، چنان که بايد باشد، دردل خوانندگان و تماشاگران بر انگيخته است و بر مي‌انگيزاند.

تحصیلاتش را در چارتر هاوس و مترو کالج آکسفورد به اتمام رسانید و این نویسنده از لحاظ ذوق و استعداد، مرد شگفت‌آوری بود و به عنوان کاریکاتوریست، منتقد تئاتر، مقاله‌نویس و داستان‌پرداز شهرت فراوانی به دست آورد. «ریاکار خوشبخت» و «تاج گل کریسمس» داستان‌های مشهور او هستند، که شوخ طبعی و بذله‌گویی بی‌همتای او را در معرض دید می‌گذارد.

دکتراروین یالوم روان‌پزشکی دانشگاه استنفورد و نویسنده‌ی درسنامه‌های معتبری چون روان‌درمانی اگزیستانسیال و رمان‌هایی نظیر «وقتی نیچه گریست»، در این شش داستان مسحورکننده و برگرفته از تجربه‌ی بالینی‌اش یا رهنمون ساختن بیماران ـ و خویش ـ به سوی تحول، بار دیگر ثابت می‌کند کاشف بی‌محابای روان آدمی است.