عمومی
کتاب لبخند باشکوه آقای گیل
من یه گیلم. من غرور خودمو به این مفتی مُچاله نمیکنم... یه بار غرور من شکست. میدونی کِی؟ نبودی! روزی که فرشها رو لوله کرده بودن و مجسمهها رو میآوردن پایین. وقتی سمسار اومد و با چند تا عمله میخواست کاشیها و مرمرهای بیرونی عمارتِ منو بکَنه، قوهای استخر اومده بودن زیر درخت شاهبلوط. و غریبانه من توی مه نگاه میکردم و دلم از حال رفت و نشستم.
کتاب از پشت شیشه ها
دلم میخواست یه تیکه زمین داشتیم پونصد متر. یهجای با صفایی که آدم واقعاً طبیعتو اونجا حس کنه. بعدش... دویست مترشو با سلیقة خودمون ساختمون میکردیم؛ یه ساختمونی که پر از پنجره باشه. با شیشههای رنگی که بوی درخت بده، بوی آفتاب بده. بعد بقیة زمینمونم گلکاری میکردیم، گلای مریم و اطلسی. یه جوی آبم از میون گلا رد میشد. خیلی خوبه، نه؟
کتاب تئاتر و اضطراب بشر
پيرامه توشار، با تکيهي مدام بر مفاهيم بنيادي: پيکار، اضطراب و تزکيهي نفس، همهي انواع آثار دراماتيک را محک ميزند و تئاتر را يکي از ابزارهاي تجزيه و تحليل روح بشر به شمار ميآورد. به نظر وي به خصوص مسئلهي تزکيهي نفس در اين هنر والا که مقدمهي رهايي از اضطراب روح است در کهنترين اشعار دراماتيک نيز مشاهده ميشود. تئاتر، چيزي نيست جز راندن شياطين و آزاد کردن انسان.
کتاب آهنگ های شکلاتی
دمدمههای غروب بود و ما حرفهای قشنگی زده بودیم. بعد سکوت مطبوعی بین ما افتاد و من بلند شدم، سازدهنیمو درآوردم و گفتم: میخوای برات یه دهن ساز بزنم؟ گفت: آره، بزن، یه آهنگ شکلاتی بزن! و من آهسته، عاشقانه، شورانگیز... زدم. اون به طرز باشکوهی نشسته بود اینجا و سرشو انداخته بود پایین. نجیب، ملایم، آبی، عین مجسمة یه قِدّیس...
کتاب نظریه نمایش سیاه بازی
کتاب این سه تسخیرناپذیر
کتاب هنر بازیگری حرفه ی بازیگری تئاتر اپیک و
برتولت برشت، نويسنده، شاعر، درامنويس و کارگردان مشهور آلماني در اين کتاب از حرفهي بازيگري، ايفاي نقشها، ژستها، تمرينات تئاتري، مديريت تئاتر، آموزش بازيگري، زبان صحنهاي، دراماتولورژي، تئاتر استانيسلاوسکي، تئاتر اپيک و بسياري موضوعات ديگر نيز سخن به ميان آورده است. براساس ديدگاه او، دو هنر را هميشه بايد مدّنظر داشت و در راه گسترش آن نيز کوشيد: «هنربازيگري» و «هنر تماشاگري».