درباره کتاب داستان اضطراب من:
می خواهم آنچه را الهام بخشم در نوشتن این رمان بوده تعریف کنم. اما به نظرم ، این ایده را تمام زندگی به همراه داشته ام .« همه چیز را از کودکی در مورد خودمان می دانیم ، فقط آشکارش نمی کنیم ». همان طور که لئا قهرمان داستان می گوید:
زنی را تصور کردم آگاه به ای که نباید بیش از این به خاطر نیمه تاریک شرم زده باشد و نیمه تاریکش اضطراب است.لئا از اضطراب متنفر است چون مادرش را ویران کرد اما وقتی بزرگ شد،نتوانست از سرنوشت خودش فرار کند؛او نیز طعممه افکار وسواسی شده،نسبت به هر انچه در زندگی سر جایش نیست.هر چند در حقیقت زندگی نسبتا خوبی دارد:سه فرزند،شغلی انگیزه بخش و شالوم شوهرش که لئا عاشق اوست،گرچه همواره در تضادند و ناراضی.چرا بعضی ها عاشق کسی می شوند که عذابشان می دهد؟و تا چه حد بدن انسان می تواند ناخشنودی را تحمل کند؟
شما می توانید این اثر را از فروشگاه اینترنتی کتاب مهربان تهیه کنید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.