صداهای مبهم و عجیبی که برایم ناآشنا بودند به گوشم میرسید همه جا تاریک و سیاه بود، من کجا هستم، مادر کجایی؟ چرا اینجا نوری نیست؟ کسی صدای من را نمیشنود؟ صدای زمزمهای به گوشم میرسید، صدای نالهی گریههایش آتش به قلبم میزد، صدایش برایم آشناست، مادر، مادر…
صدای مادرم بود، مادر گریه نکن؛ مادر اینجا کجاست؟ چرا جوابم را نمیدهی؟ خدایا کمکم کن چرا کسی جواب سوالهایم را نمیدهد؟ چرا کسی من را نمیبیند؟ به دادم برس خدایا…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.