You’ve reached sam
درباره کتاب سم هستم بفرمایید
این کتاب اولین اثر داستین تائو بسیار گیرا از آب در آمده است ، نویسنده با ظرافت تمام غم ، حسرت ، فرصت دوباره و لحظات بی نهایت قشنگی را در هم می آمیزد که از عشق اول به یادگار می ماند ، قطره قطره اشکی که با خواندن این کتاب به چشمتان می آید ارزشش را دارد.
_ جولین وینترز ، نویسنده موفق دویدن با شیر ها
اگر کمی چاشنی جادو را در رمان های معاصر می پسندید ، این رمان مناسب شماست
بریده ای از کتاب سم هستم بفرمایید
دم غروب روی چمن ها از خواب بیدار می شوم . آفتاب گونه هایم را گرم می کند خودم را از زمین بلند می کنم نگاهی به دور و برم می اندازم ، درخت ها پر از شکوفه های اوریگامی اند . صد ها شکوفه که از نخ های بلند آویزان و با وزش نسیم مثل شاخه های بید تاب می خورند . وقتی سرپا می ایستم ردی از گلبرگ ها می بینم که به طرف صدای گیتاری در دوردست می رود. دنبال صدا ،از میان پرده شکوفه های کاغذی رد می شوم و یادم می آید کجا هستم . مخفیگاهمان کنار دریاچه جایی که قبلا صد بار باهم دقرار گذاشتیم به محض اینکه از لای درخت ها بیرون می آیم و چشمم به درخشش آفتاب روی دریاچه می افتد ، سم را می بینم که آنجا منتظرم است. سم گیتارش را می گذازد زمین و صدایم می زند :(( جولی ، مطمئن نبودم می آی یا نه می گویم :(( منم مطمئن نبودم هنوز اینجا باشی .))
لبخند می زند .(( من همیشه همراهتم جولز )) به این حرفش شک ندارم دست کم نه هنوز لب دریاچه می نشینم و به آب زل میزنم . ابر ها آرام آرام توی آسمان صورتی جا به جا می شوند گاهی آرزو میکنم کاهش خورشید هیچ وقت غروب نمی کرد ….
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.