– کارفرمای هر پروژه مجوز اجرای پروژه را صادر می کند، دامنه کار را تعریف می کند، منابع را تامین می کند و دستاورد نهایی را مردود کرده یا می پذیرد.
– مدیر پروژه فردی است که از سوی کارفرما به او تفویض اختیار می شود. وی در هر مرحله از چرخه عمر پروژه نقش محوری خواهد داشت.
– رهبر تیم پروژه به مدیر پروژه گزارش می کند و مسئولیت اجرای یک یا چند جنبه از کارها را نیز بر عهده می گیرد.
– اعضای تیم پروژه بیش ترین بخش کارها را انجام می دهند. آنان بر اساس توانشان برای همکاری کارآمد، و با توجه به مهارتشان گزینش می شوند.
– یک تیم باید فقط تعدادی عضو داشته باشد که بتواند کارش را انجام دهد، نه بیش تر.
پروژه ها چهار مرحله اساسی دارند: تعريف و سازمان دهی، برنامه ريزی، مديريت اجرا و بستن پروژه. اگر چه به نظر می رسد که اين مراحل چهارگانه بايد به ترتيب و پشت سر هم بصورت خطی به اجرا در آيند،لکن در واقع پروژه ها آن قدرها هم منظم و مرتب نيستند.
– مرحله اول فرآيند، تعريف صريح و روشن اهداف پروژه است،تا بتوان افراد مناسب و منابع لازم برای پروژه را سازماندهی کرد.
– مرحله دوم فرآيند، يعنی برنامه ريزی عموماً از بررسی اهداف پروژه آغاز می گردد و حرکتی معکوس صورت می پذيرد تا تمامی فعاليت های مورد نياز برای تحقق اهداف،شناسايي و زمان بندی شود.آنگاه تمامی فعاليت ها به ترتيب تقدم و تاخر در يک جدول زمانی درج می گردد.
– مديريت مرحله سوم فرآيند، يعنی مديريت اجرا مستلزم تمامی مهارت های مديريت متعارف است که البته همراه با [ديده بانی] و [پايش] خواهد بود.به کارگيری مهارت های لازم،همراه با ديده بانی و پايش فعاليت ها ،پايبندی به جدول زمانی،بودجه و استانداردهای کيفی را تضمين می کند.
– يکی از ويژگيهای منحصر به فرد پروژه اين است که عمر آن محدود است.هر پروژه هنگامی که به اهداف خود دست می يابد و نتايج کار به ذی نفعان تحويل داده می شود پايان مي يابد.پروژه فقط در صورتی خاتمه می يابد که بساطش را بر چيند و آموخته هايش را منعکس سازد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.