کتاب نقشی در مه

اینجا مالایا است، سال 1949. یون لینگ تئو تنها  بازمانده ی یک اردوگاه در ژاپن در زمان جنگ است بعد از تحصیل کردن در رشته حقوق در دانشگاه کمبریج و صرف مدت زمانی برای کمک به تعقیب جنایتکاران جنگی ژاپن ، تلاش می کند که آرامش را در میان مزارع جنگل حاشیه ی مالایای شمالی –جایی که در آن بزرگ شده است- پیدا کند.

وی در خردسالی در آنجا یوگیری ، تنها باغ ژاپنی در مالایا را کشف می کند و صاحب و خالق آن ، آریتوموی افسانه ای و مرموز، باغبان سابق امپراتور ژاپن در تبعید است.
یون لینگ علی رغم نفرت از ژاپنی ها ، به یاد خواهرش که در اردوگاه فوت کرد ، به دنبال پیدا کردن آریتومو برای ایجاد یک باغ در کوالالامپور است. آریتومو ابتدا امتناع می کند ، اما قبول می کند که یون لینگ را به عنوان شاگرد خود “تا آمدن مونسون” بپذیرد. سپس او می تواند یک باغچه برای خودش طراحی کند.
با گذشت روزهای طولانی  ، یون خودش را کاملا غرق شده در احساسات و هنر خود احساس میکند در صورتی که هر روز در بیرون باغ ، تهدید به قتل و آدم ربایی از چریک های جنگل های داخلی کشور افزایش می یابد. اما باغ آن باغ نیز جایی عادی نیست بلکه یک مکان رازآلود میباشد. آریتومو چه کسی است ؟ و چجوری شد که ژاپن را ترک کرد؟

چرا به نظر می رسد دوست و میزبان یون لینگ ، مگنوس پراتوریوس ، تقریبا از مصالحه کمونیست ها در امان باشد؟ افسانه “طلای یاماشیتا” چیست و آیا پایه و اساسی دارد؟ و آیا امکان دارد داستان واقعی این که چگونه یون لینگ از جنگ جان سالم به در برد خود تاریک ترین رازها باشد؟