کتاب دیدن در تاریکی

درباره کتاب دیدن در تاریکی :

تلخکامی هایی مثل سوگ ،اضطراب و افسردگی شاید زیر نور فلسفه های کهن غربی غیر عقلانی به نظر بیایند و در نگاه روان شناسی مدرن اختلال ذهنی محسوب شوند . صنعت خویاری هم عزم کرده تا نوید آینده بهتر را به ما بفروشد و از اینکه شکرگزارتر ،خشنودتر یا خوش بین تر نیستیم خجالتمان بدهد .اما دیدن در تاریکی دعوتمان می کند رویکردی متفاوت به زیستن برگزینیم ،رویکردی که در آن دیگر به احوال بد و تیره مان احساس ناخوشایندی نداریم .نویسنده در این کتاب با الهام از زندگی جمعی از فلاسفه و نویسندگان می کوشد نشانمان بدهد رنجمان به معنای معیوب بودن نیست ،بلکه از لطافت ،حساسیت و هوشمندی مان حکایت دارد . متفکرانی همچون آدری لرد ،ماریا لوگونز ،میگل داونامونو ،سی.اس.لوئیس،گلوریا آنزالدوا و کی یرکگو آن قدر در خشم و اندوه و اضطرابشان ماندند و تاب آوردند که چشمشان به تاریکی عادت کرد . الساندری برایمان می گوید چطور خواننده های این کتاب هم می توانند (دیدن در تاریکی )را در خود بپرورانند . این کتاب نوشداروی ضروری و لازمی است برای مثبت اندیشی سمی و افسار گسیخته . این کتاب برای کسانی است که در اضطراب از اطرافیانشان می شنوند آرام باش ،به وقت افسردگی بهشان می گویند غصه نخور و در سوگ می شنوند قدردان باش و مثبت فکر کن . این کتاب مهر تاییدی است بر چنین احساساتی به این معنا نیستند که اشتباه می کنید یا مشکل دارید -بلکه در یک کلام یعنی انسانید .

بریده ای از کتاب :

اگر مستعد غم و اندوه بودم ،احتمالا”در ایام قرنطینه ،وقت هایی که پسر کوچکم حاضر نمی شد مشق هایش را بنویسد ،اشکم در می آمد .اما چون مستعد خشم هستم به او می گفتم برود به اتاقش چون نمی خواهم قیافه اش را ببینم .اما بعدش تحمل دیدن قیافه خودم را هم نداشتم . آرزوی بیهوده ای بود که دلم می خواست هر وقت اوضاع بهم می ریخت ،من هم مثل آدم های (عادی )و خوش طبع و لطیف راحت گریه کنم .در شب های قرنطینه ،ارسطو هر شب مرا در آغوش می گرفت و با مهربانی یادم می انداخت که شرایط زمینه ای رفتارم را تعیین نمی کنند .

فهرست کتاب دیدن در تاریکی :

فصل اول :پذیرفتن حقیقت خشم .

فصل دوم :رنج می کشم ،پس هستم .

فصل سوم :سوگواری ،بی هیچ تعارفی .

فصل چهارم :رنگی تازه به افسردگی زدن .

شما می توانید این اثر را از فروشگاه اینترنتی کتاب مهربان تهیه کنید .